حال این روزام اصلا خوب نیس
همش به خودم میگم میم بسه دیگه چرا بلند نمیشی چرا حرکت نمی کنی چرا انقدر بدبخت شدی
دلیلی واسه این همه تنبلی و غصه خوردن پیدا نمیکنم میدونم که راهی غیر از تلاش کردن و درس خوندن واسه ادامه دادن به زندگیم وجود نداره میدونم که این چند ماه مونده تا کنکور چقدر مهمه و میتونه سرنوشتمو کلی تغییر بده میدونم که اگه افسرده بشم یا هر مرض دیگه ای بگیرم هیشکیو ندارم که به دادم برسه و کمکم کنه میدونم که چقدر تنهام همه ایناهارو میدونم ولی .
انگار دست و پامو بستن مثل آدمی شدم که کاملا فلج شده دلش میخواد بلند شه دلش میخواد حرکت کنه ولی نمیتونه و فقط رنج می کشه
صبحا اصلا دلم نمیخواد بیدار شم و شبا دوست دارم زود تر خوابم ببره
از صبح تا شب دنبال جمله ها و آهنگای انگیزه بخشم و آخرشم هیچ انگیزه و نیرویی واسه ادامه دادن ندارم
چند روزه که کاملا مردم .
درباره این سایت